همه ی زندگی من وندا عسلهمه ی زندگی من وندا عسل، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 2 روز سن داره

پرنسس زیبای ماما و بابا

اولین شهر بازی

نفس مامان پنجشنبه 16 شهریور 91........دقیقا یکسال و یکماه و ده روزه بودی برای اولین بار رفتیم شهربازی......سوار وسایل برقی شدی خیلی دوست داشتی و برای همه ی بازی هاش ذوق میکردی سوار اسب که شدی خودتو نگه میداشتی.....و لذت بردی....تا جایی که دوبار سوار شدی بعدشم سوار یه سگ خوشمل شدی که به بالا و پایین حرکت میکرد بعدشم شام......که شما فقط چیپس خوردی اینم اولین گل که مامان برات خرید......گل برای گل دخترم اولین شهربازی..(شهربازی ستاره)....بهت خوش گذشت.....دیگه شدیم پایه ثابت شهربازی ...
21 شهريور 1391

آفتاب زندگیم

دخترم برگ گل ست ...... نازک و با احساس ..... شبنم صبح دل انگیز زمستان منست ........ دخترم آب روان ست ...... که صدای نفسش ......آرامش رفتنش ( احساس ) ست ...... خنده اش مرگ غم ست بوسه اش کام بهشت گریه اش اشک و صدایش روح نیاز نرگسش عشق و تنش مایه فخرو نگاهش آفتاب من است . ...
5 شهريور 1391

عکسهای دیدنی.....

دلم براشون تنگ میشه......دلم برا کارای کوچمولوگیات تنگ میشه وقتی میخوای بیای بغلم وقتی میخوای با لوس شدن وناز اومدن چیزی رو بگیری یا کاری رو انجام بدی بقیه رو میذارم ادامه مطلب... عاشق این سبک نشستنتم....در واقع میمیرم برا طرز نشستنت شمام عاشق دید زدنی...خودمو کشتم تا برگشتی و نگام کردی میدونی باید بذاری تو گوشت؟....از کجا؟.....قربون هوشت بشم کاری هست که شما انجام نداده باشی؟؟؟سر بطری رو با دندونش میگیره و کیف میکنه هر جا تلفنو بذارم شما پیداش میکنی و ................... اینجا برا اولین بار خودت از صندلی ماشینت رفتی بالا...اما ناز می اومدی تا بیارمت پایین حالا به راحتی میری بالا و میای پای...
4 شهريور 1391
1